معنی سرودخوان

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرودخوان

خنیاگر، خواننده، رامشگر، سرودسرا، آوازخوان، مطرب،
(متضاد) مرثیه‌خوان، نوحه‌سرا


مغنی

آوازخوان، خنیاگر، خواننده، سرودخوان، سرودگو، نغمه‌خوان


مغنیه

رامشگر، سرودخوان، سرودگو، مطربه، نوازنده (زن)


حادی

حدی‌خوان، سرودخوان، شتربان، شترران


قوال

خواننده، سرودخوان، سرودگو، مطرب


رامشگر

خنیاگر، رقاص، سرودخوان، مطرب، مغنیه، موسیقیدان، نوازنده


خواننده

آوازخوان، ترانه‌خوان، حدی‌خوان، سرودخوان، نغمه‌خوان، سرودگو، قوال، مغنی، نغمه‌سرا، قاری، کتاب‌خوان


مطرب

خنیاگر، رامشگر، ساززن، مغنی، سرودخوان، شکافه‌زن، مغنی، موسیقی‌دان، نوازنده، نواساز، نواگر


چامه‌سرا

شاعر، آوازخوان، چامه‌گو، چامه‌زن، آوازخوان، سرودخوان، قصیده‌گو، نغمه‌خوان، نغمه‌سرا، غزل‌خوان، قصیده‌گو، قصیده‌سرا، ترانه‌سرا، چکامه‌سرا


خنیاگر

رامشگر، ساززن، سرودگوی، سرودخوان، مطرب، مغنی، موسیقی‌دان، نغمه‌سرا، نوازنده، آوازخوان، قوال، خواننده،
(متضاد) نوحیه‌گر

فرهنگ عمید

دستان سرا

دستان‌سراینده، سرودخوان، نغمه‌سرا،


نغمه سرا

نغمه‌سراینده، سرودخوان، نغمه‌پرداز،

فرهنگ معین

زندواف

سرودخوان، خوش آواز، بلبل. [خوانش: (زَ) (ص مر.)]

معادل ابجد

سرودخوان

927

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری