معنی سرود

سرود
معادل ابجد

سرود در معادل ابجد

سرود
  • 270
حل جدول

سرود در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرود در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • آواز، آهنگ، ترانه، تصنیف، خنیا، نشید، نغمه، نوا،
    (متضاد) مرثیه، نوحه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

سرود در فرهنگ معین

  • آواز نشاط انگیز یا مهیج، شعر حماسی که با آهنگ خوانده شود، آواز یا نغمه طرب انگیز که چند تن با هم و با یک آهنگ بخوانند. [خوانش: (سُ) [په. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

سرود در لغت نامه دهخدا

  • سرود. [س ُ] (اِ) پهلوی «سرت »، «سروت » (رجوع کنید به سرودن)، بلوچی «سروده » (موسیقی)، افغانی «سرود» (تصنیف، آهنگ)، اوستا «سراوته » (استماع) (رجوع کنید به هوبشمان ص 735). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). سخن. (برهان). سخن سرودن و سرائیدن. (آنندراج):
    مردمان را خرد و رای بدان داد خدای
    تا بدانند بد از نیک و سرود از قرآن.
    فرخی.
    چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن
    که میگویند ملاحان سرودی.
    سعدی.
    || خوانندگی و گویندگی مرغان و آدمیان. توضیح بیشتر ...
  • سرود. [س َرْ وَ] (اِ) سرواد که نظم و نثر و شعر و افسانه و قصه باشد. (برهان). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سرود در فرهنگ عمید

  • نغمه، آواز،
    (موسیقی) آواز طرب‌انگیز یا هیجان‌آمیز که چند تن با هم به یک آهنگ بخوانند،
    (موسیقی) سازی زهی و آرشه‌ای با دستۀ کوتاه و کاسۀ دوتایی بزرگ و کوچک که اغلب در سیستان و بلوچستان و پاکستان نواخته می‌شود، قیچک،
    * سرود ملی: (موسیقی) سرود رسمی یک کشور که حاکی از وطن‌دوستی و غرور و افتخارات مردم آن کشور است،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

سرود در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

سرود در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

سرود در فارسی به عربی

  • اغنیه، انشوده، ترتیله، غن، مزمور، نشید
تعبیر خواب

سرود در تعبیر خواب

  • سرود گفتن درخواب، سخن باطل بود. اگر بیند که سرود می گفت، دلیل است که سخن باطل گوید و بدو غم و اندوه رسد. اگر بیند که سرود با نواها می زد، دلیل مصیبت بود. اگر بیند که سرود می گفتند و او می شنود، دلیل که سخن دروغ شنود. - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
  • دیدن سرود در خواب، بزرگان را دلیل رسوائی بود و درویشان را دلیل غم و اندوه بود. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی. توضیح بیشتر ...
  • سرود گفتن درخواب برشش وجه بود. اول: کلام باطل. دوم: غم و اندوه. سوم: مصیبت. چهارم: رسوائی. پنجم: جنگ. ششم: علم و حکمت آموختن. - امام جعفر صادق علیه السلام. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

سرود در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ آواز نشاط انگیز یا مهیج (انسان پرنده) نغمه، شعر آهنگدار دارای جنبه حماسی ملی وطنی. یا سرود پارسی. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود شاهنشاهی. سرود حاکی از ستایش شاه. یا سرود ماورا ء النهری. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود ملی. سرود رسمی یک کشور و آن حاکی از روحیه تاریخ و سنن آن کشور است. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

سرود در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

سرود در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید