معنی سرواد

سرواد
معادل ابجد

سرواد در معادل ابجد

سرواد
  • 271
حل جدول

سرواد در حل جدول

فرهنگ معین

سرواد در فرهنگ معین

لغت نامه دهخدا

سرواد در لغت نامه دهخدا

  • سرواد. [س َرْ] (اِ) کلام منظوم و شعر. (برهان) (غیاث). شعر پارسی. (تفلیسی):
    دگر نخواهم گفتن همی ثنا وغزل
    که رفت یکرهه بازار و قیمت سرواد.
    لبیبی (از لغت فرس ص 108).
    زهی به عدل تو مرهون عمارت دنیا
    خهی به مدح تومشحون رسایل و سرواد.
    شمس فخری.
    || سرود. || افسانه و افسون. (برهان). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سرواد در فرهنگ عمید

  • شعر، سخن منظوم: دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل / که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد (لبیبی: شاعران بی‌دیوان: ۴۷۹)،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

سرواد در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

سرواد در فرهنگ فارسی هوشیار

فرهنگ پهلوی

سرواد در فرهنگ پهلوی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید