معنی سرناوی
لغت نامه دهخدا
سرناوی. [س َ] (اِ مرکب) سرجوخه ٔ دریایی. (فرهنگستان).
فارسی به انگلیسی
Boatswain
فرهنگ معین
(سَ رْ) (اِ. ص.) سرجوخه نیروی دریایی.
حل جدول
سرجوخه نیروی دریایی
سرجوخه نیروی دریای
سر لشکر نیروی دریایی
ناوسالار، سرناوی
درجه دار نیروی دریایی
سرناوی، مهناوی
سرجوخه نیروی دریای
سرناوی
سرجوخه نیروی دریایی
سرناوی
فرهنگ عمید
سرجوخۀ نیروی دریایی،
واژه پیشنهادی
مترادف و متضاد زبان فارسی
سردسته، سربازدرجهدار، وکیل، سرناوی
معادل ابجد
327