معنی سرنا

سرنا
معادل ابجد

سرنا در معادل ابجد

سرنا
  • 311
حل جدول

سرنا در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرنا در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

سرنا در فرهنگ معین

  • (سُ) (اِ. ) = سورنا. سرنای. سورنای: نوعی ساز بادی. ،~را از سر گشادش زدن کنایه از: کاری را نادرست و ناشیانه انجام دادن. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

سرنا در لغت نامه دهخدا

  • سرنا. [س ُ] (اِ) مخفف سورنای است که در نقاره خانه ها و روزهای جشن و سور نوازند و آن را نای رومی نیز گویند. (برهان). نای رومی باشد که در بزم و رزم نوازند. (جهانگیری). آلتی موسیقی از ذوات النفخ. (یادداشت مؤلف):
    دردا که چنگ عمرشد از ساز و بدتر آنک
    سرنای گم ببوده ٔ ما هم پدید نیست.
    خاقانی.
    ناله ٔ سرنا و تهدید دهل
    چیزکی ماند بدان ناقور کل.
    مولوی.
    بحق آن لب شیرین که میدمی در من
    که اختیار ندارد به ناله این سرنا. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سرنا در فرهنگ عمید

  • از سازهای بادی که از لوله‌ای دراز چوبی یا فلزی با چند سوراخ تشکیل شده،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

سرنا در فارسی به انگلیسی

گویش مازندرانی

سرنا در گویش مازندرانی

  • نوعی ساز بادی که در جشن و سرور نوازند
فرهنگ فارسی هوشیار

سرنا در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن. کار وارونه کردن. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید