معنی سرمه

سرمه
معادل ابجد

سرمه در معادل ابجد

سرمه
  • 305
حل جدول

سرمه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرمه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • کحل،

    (متضاد) توتیا، سیاهی، تیرگی، تاریکی
فرهنگ معین

سرمه در فرهنگ معین

  • (سُ مَ یا مِ) (اِ. ) گرد نرم شده سولفور آهن یا نقره که برای سیاه کردن مژه ها و پلک ها به کار می رود. ، ~ به چشم کور کشیدن کنایه از: کار بیهوده کردن. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

سرمه در لغت نامه دهخدا

  • سرمه. [س ُ م َ / م ِ] (اِ) معروف است و آن چیزی است که در چشم کشند. (برهان). به عربی اثمد خوانند و به کحل مشهور است. و آن سنگی است صفایحی و براق که بسایند و سوده ٔ آن را در چشم کشند و بهترین آن سرمه ٔ صفاهانی است که ازکهپایه به هم رسد. (آنندراج). اثمد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی) (تحفه ٔ حکیم مؤمن). کحل. (دهار):
    همچنان سرمه که دخت خوبروی
    هم بسان گرد بردارد از اوی.
    رودکی.
    و اندر کوههای وی [طوس] معدن پیروزه است و معدن مس است و سرب و سرمه و شبه و دیگ سنگین. توضیح بیشتر ...
  • سرمه. [س ُ م َ] (اِخ) نام قریه ای است سرمه خیز از بلاد فارس. (آنندراج). نام قریه ای است از قرای فارس که در آن سرمه خیزد. (برهان). نام دهی است به فارس نزدیک به آباده که از آن سرمه خیزد و معرب آن سرمق است. (انجمن آرا). شهرکی است به ناحیت پارس اندر میان کوه نهاده، سردسیر جایی آبادان و با کشت و برز و نعمت بسیار و مردم بسیار. (حدود العالم). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سرمه در فرهنگ عمید

  • گردی سیاه‌رنگ که از سولفور آهن یا سولفور سرب به‌دست می‌آید و برای سیاه کردن مژه‌ها و پلک‌ها به کار می‌رود، خاکۀ سرب،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

سرمه در فارسی به انگلیسی

نام های ایرانی

سرمه در نام های ایرانی

  • دخترانه، ماده ای سیاه رنگ که برای آرایش مژه ها و پلک چشم به کار می رود. توضیح بیشتر ...
تعبیر خواب

سرمه در تعبیر خواب

  • سرمه به خواب مال بود. اگر بیند که سرمه در چشم کشید و مقصود از آن روشنائی به چشم بود، دلیل کند که صلاح دین جوید. اگر مقصود از آن آرایش و زینت بود، دلیل است که خود را به دینداری در میان مردم مشهور گرداند، تا او را مدح و ثنا و ستایش گویند. اگر بیند که کسی سرمه به وی داد، دلیل کند که به قدر آن سرمه مال یابد. - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
  • سرمه کردن چشم در خواب دلیل مال است مرد و زن را و بعضی از معبران گویند که سرمه در چشم کردن، راه حق و صواب بود، خاصه که سرمه به اندازه در چشم کشیده بود. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی. توضیح بیشتر ...
  • سرمه فروش درخواب، مردی بود که راه دین و مسلمانی به مردم نماید و در میان مردم صلح اندازد، چنانکه چشم بدو روشن گردد. و بعضی ازمعبران گویند: سرمه فروش درخواب، مردی بود که کاری کند که هم صلاح دین بود و هم نیکوئی دنیا. - امام جعفر صادق علیه السلام. توضیح بیشتر ...
  • سرمه فروش در خواب، مردی بود که در صلاح دین خود و کسان سعی نماید، زیرا که چشم در خواب دین بود و سرمه روشنایی بود. - اسماعیل بن اشعث. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

سرمه در گویش مازندرانی

  • از انواع آفت های گندم، سرمه
  • نامی برای گاو
فرهنگ فارسی هوشیار

سرمه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • چیزی که در چشم کشند، گرد سیاهی که به مژه ها و پلکهای چشم میکشند. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید