معنی سردتر
حل جدول
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
ابرتگرگ بار، سردتر، پلنگ نر (صفت) سردتر باردتر.
فرهنگ فارسی آزاد
اَبْرَد، سردتر،
فرهنگ معین
(اَ رَ) [ع.] (ص تف.) سردتر، باردتر.
فرهنگ عمید
سردتر،
[مجاز] فاقد جذابیت و گیرایی، بیمزه،
لغت نامه دهخدا
ابرد. [اَ رَ] (ع ن تف) سردتر.
- ابردُ مِن عَضْرَس، سردتر از تگرگ.
|| (ص) سحاب ٌ ابرد؛ ابر تگرگ بار. || یوم ٌ ابرد؛روزی سرد.
خرگه مه
خرگه مه. [خ َ گ َ هَِ م َ هَْ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) هاله. خرمن ماه. خرگاه ماه. (برهان قاطع). || (اِخ) کنایه از برج سرطان که خانه ٔ ماه است، خاصیت برج سردتر است. (از آنندراج) (غیاث اللغات).
رحض
رحض. [رَ] (ع اِ) مشک دریده. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب). مشک کهنه ٔ کوچکی که آب در آن سردتر از مشکهای دیگر باشد. (ازاقرب الموارد). || توشه دان کهنه. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
انگلیسی به فارسی
وارونگی دمایی 1. شرایط اقیانوسی که در آن سطح اب سردتر از عمق آب است. از آنجا که سرعت صدا با دمای آب افزایش می یابد. وارونگی دمایی سبب می شود که باریکه سونار در جهت آب سردتر خم می شود. 2. ناحیه ای در تروپوسفر که در آن دما به جای کاهش، با ارتفاع افزایش می یابد.
thermocline
دما شیب واسطی میان آب گرمتر و سردتر اقیانوس، که امواج صدا یا سونار در آن طوری خم می شوند که زیر دریاییها می توانند ی پنهان شدن زیر این واسط از آشکار شدن بگریزند.
برق و الکترونیک
دما شیب، واسطی میان آب گرمتر و سردتر اقیانوس، که امواج صدا یا سونار در آن طوری خم می شوند که زیر دریاییها می توانند ی پنهان شدن زیر این واسط از آشکار شدن بگریزند
معادل ابجد
864