معنی سرخورده

حل جدول

سرخورده

ایس

پکر

آیس


سرخورده و ناراحت

دمغ


مثل فرد سرخورده و ورشکسته شده

سبیلش آویزان شده


سرخورده و احمق و از خودراضی.

دمغ


سرخورده و احمق و از خودراضی

دمغ


دمغ

سرخورده و احمق و از خودراضی.

سرخورده و احمق و از خودراضی


سبیلش آویزان شده

مثل فرد سرخورده و ورشکسته شده

فارسی به انگلیسی

سرخورده‌

Bankrupt, Disaffected

فرهنگ فارسی هوشیار

لغزیده

(اسم) سرخورده لیز خورده سریده.

مترادف و متضاد زبان فارسی

دمغ

بور، سرخورده، گرفته، مچل،
(متضاد) شنگول

گویش مازندرانی

لوچه – تتو

لب و لوچه ی آویزان، نومید سرخورده


پرتودکته

لب و لوچه آویزان، نگران، نومید و سرخورده


لوشون

لب و لوچه ی آویزان، نومید و سرخورده

معادل ابجد

سرخورده

1075

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری