معنی سرایت

سرایت
معادل ابجد

سرایت در معادل ابجد

سرایت
  • 671
حل جدول

سرایت در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرایت در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اشاعه، انتقال، تراوش، پخش، رخنه، شیوع، عدوی، نشر، نفوذ، واگیری. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

سرایت در فرهنگ معین

  • (مص ل. ) اثر کردن، (اِمص. ) اثر، تأثیر، انتقال بیماری به دیگری. [خوانش: (سَ یَ) [ع. سرایه]]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

سرایت در لغت نامه دهخدا

  • سرایت. [س ِ ی َ] (ع مص) تأثیر و دررفتن واثر کردن چیزی در چیزی. (غیاث). سرایه:
    نیست یک تن در این همه اطراف
    کاندر او وهن را سرایت نیست.
    مسعودسعد.
    رجوع به سرایه شود. || درگذشتن از چیزی. (غیاث اللغات از صراح اللغه). رجوع به سرایه شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سرایت در فرهنگ عمید

  • (پزشکی) انتقال مرض از یکی به دیگری، واگیری،
    اثر کردن و جاری شدن چیزی در اجزای چیز دیگر، اثر کردن چیزی در چیز دیگر،
    [قدیمی] به راه افتادن و سیر کردن در شب، شب رفتن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

سرایت در فارسی به انگلیسی

  • Infection, Leak, Transmission, Transmittal
فارسی به عربی

سرایت در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

سرایت در فرهنگ فارسی هوشیار

  • تاثیر و در رفتن و اثر کردن چیزی در چیزی
فارسی به ایتالیایی

سرایت در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید