معنی ستون
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
پایه سنگی یا چوبی یا سیمانی که در زیر بنا سازند، دیرک خیمه، دسته ای از سربازان که پشت سر هم در یک خط حرکت کنند. [خوانش: (سُ) (اِ.)]
فرهنگ عمید
پایۀ سنگی یا آجری یا سیمانی که در زیر بنا ساخته شود، پایهای که از آهن و سیمان در زیر ساختمان برپا کنند،
(نظامی) دستهای از سربازان که پشت سر هم در یک خط حرکت کنند،
دیرک خیمه،
نوشتهای که بهصورت عمودی، و موازی نوشتۀ دیگر قرار میگیرد،
چوب کلفت و بلند که آن را عمودی در زیر سقف بهجای جرز و پایه کار بگذارند،
بخشی از اتومبیل که بین در جلو و در عقب است،
[مجاز] پشتیبان، تکیهگاه،
* ستون پنجم: [مجاز] گروهی که در داخل کشوری به طور پنهانی به نفع کشور دیگر کار کنند و زمینۀ پیروزی او را فراهم سازند،
* ستون فقرات: (زیستشناسی) ستونی مرکب از ۳۳ قطعه استخوان به نام مهره یا فقره که به طور عمودی بر روی هم قرار گرفته و در پشت انسان از زیر گردن تا پایین کمر جا دارد و در میان آن سوراخی است موسوم به مجرای فقراتی که نخاع یعنی دنبالۀ دماغ در آن قرار گرفته و در دو طرف دارای دو سوراخ کوچکتر است که اعصاب نخاعی و شرائین در آن جا دارند. ستون مهرهها، تیرۀ پشت،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
تیرک، استوانه، رکن، عماد، عمود، قایمه، جرز، گروه، دسته، صف، ردیف (نظامی)
فارسی به انگلیسی
Column, Leg, Pillar, Stanchion, Standard, Support, Upright
فارسی به ترکی
sütun
فارسی به عربی
رصیف، عضاده، عمود، مشبک
تعبیر خواب
دیدن ستون در خواب، بر پنج وجه است. اول: خداوند دولت. دوم: تحکیم دراسلام. سوم: مرد محتشم. چهارم: قوت درکارها. پنجم: ولایت مردمان آنجای که بیند. - امام جعفر صادق علیه السلام
ستون درخواب، خداوند خانه بود. اگر بیند که ستون خانه بشکست یا بیفتاد، دلیل است که خداوند خانه هلاک گردد. اگر ستون خانه را قوی بیند، دلیل است که بر قوت اقبال خداوند خانه بیفزاید. - جابر مغربی
دین ستون به خواب، خداوند خانه و اسلام بود. اگر بیند که ستونی داشت راست و قوی، دلیل که در راه دین ثابت بود. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
ستون در خواب دیدن، خداوند دولت و اقبال بود. اگر بیند که ستونی داشت قوی، دلیل کند که از مردی مالدار وی را قدر و نعمت و مال حاصل گردد. اگر بیند که ستون او بشکست یا بسوخت، دلیل کند که آن مرد از دنیا برود. - محمد بن سیرین
عربی به فارسی
شماره شصت , شصت
گویش مازندرانی
ستون
فرهنگ فارسی هوشیار
شست شماره ی شست جزر استوانه یی شکلی که سقف و اجزای بنا را نگاهدارد پایه سنگی یا چوی یا سیمانی که در زیر بنا سازند عمود، دیرک خیمه و جز آن، ستون مانندی که سیمهای هواپیما و بالها بان متصل شوند، واحدی از سربازان که پشت بر هم در مسیری حرکت کنند واحدی که ماموریتی خاص بعهده دارند: ستون امدادی. یا ستون پنجم. گروهی که در کشوری و به نفع کشوری بیگانه فعالیت کند جاسوسان. (از زمان جنگ داخلی اسپانیا این اصطلاح رایج شده) یا ستون فقرات. محور استخوانی طویلی که از روی هم قرار گرفتن 33 استخوان کوچک به نام مهره تشکیل شده و در ناحیه خلفی اسکلت انسان قرار دارد و نخاع را محفوظ میدارد و در حقیقت علاوه بر این که ستون اسکلت انسان است غلاف مطمئن و محکمی جهت نخاع شوکی محسوب میشود. مهره های ستون فقرات را از بالا به پایین بشرح ذیل تقسیم بندی کنند: ناحیه گردنی که شامل 7 مهره است 0، ناحیه پشتی که شامل 12 مهره است، ناحیه کمری که شامل 5 مهره است، ناحیه خاجی شامل 5 مهره که با هم جوش خورده و قطعه استخوانی بنام عجز بوجود آورده اند، ناحیه دنبالچه یی و آن از 4 تا 6 مهره به وجود آمده که بهم جوش خورده اند و استخوان واحدی بنام عصعص را تشکیل داده اند ستون فقار تیره پشت.
فارسی به ایتالیایی
colonna
فارسی به آلمانی
Hauptzeugnis (n), Heftklamme (f), Klammern, Krampe (f), Kaimole (f), Pfeiler (m), Pier (m)
معادل ابجد
516