معنی ساچمه

ساچمه
معادل ابجد

ساچمه در معادل ابجد

ساچمه
  • 109
حل جدول

ساچمه در حل جدول

  • گلوله گرد سربی
مترادف و متضاد زبان فارسی

ساچمه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • گلوله ریز سربی، گوی پولادین
فرهنگ معین

ساچمه در فرهنگ معین

  • (مَ یا مِ) [تر. ] = صاچمه: (اِ. ) گلوله ای ریز سربی مخصوص تفنگ های شکاری. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ساچمه در لغت نامه دهخدا

  • ساچمه. [م َ / م ِ] (اِ) سرب مدور ریزه که عده ای در تفنگ ریزند زدن گنجشک و مانند آن را. صاچمه. چارپاره. این کلمه ظاهراً ترکی است از سانجمه. در ترکی گلوله های خرد که در توپ و بندوق انداخته میزنند بهندی چَهَرَّه گویند. (برهان) (غیاث اللغات) (آنندراج). و رجوع به صاچمه شود. || در مصطلحات نوشته: کیسه پر از فلوس که بجای گلوله در توپ گذارند تا بسیارکس از غنیم کشته شوند. (غیاث) (برهان) (آنندراج): ماهیچه ٔ نیزه بسیار است و بغرائی ساچمه خیلی درشت چاشنی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ساچمه در فرهنگ عمید

  • گلولۀ ریز سربی که در تفنگ‌های شکاری به کار می‌رود،
    قطعات کروی کوچک از جنس فولاد،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ساچمه در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فارسی به انگلیسی

ساچمه در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

ساچمه در فارسی به عربی

گویش مازندرانی

ساچمه در گویش مازندرانی

  • گلوله های ریز که جهت شکار پرنده مورد استفاده است
فرهنگ فارسی هوشیار

ساچمه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • سرب مدور ریزه که عده ای در تفنگ ریزند و برای زدن گنجشک و مانند آن هم استفاده میکنند. توضیح بیشتر ...
واژه پیشنهادی

ساچمه در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید