معنی سالمندان
حل جدول
مسن،پیر،سالخورده
عصاى چهارپایه سالمندان
واکر
احترام به آنان لازمه هر جامعه ای است
معلمان ، سالمندان
فارسی به ایتالیایی
واژه پیشنهادی
کلیسای نیکلای مقدس
تله تئاتری با بازی جمشید لایق
خانه سالمندان
اثری از شمس¬الملوک
راهنمای آموزش سالمندان
انگلیسی به فارسی
دندانپزشک سالمندان...
geriatric dentistry
دندانپزشکی سالمندان. معادل
geriatrics
پیرپزشکی، بخشی از علم پزشکی که به طور خاص به مشکلات سالمندی و بیماری های سالمندان می پردازد
گویش مازندرانی
سالمندان – پیران – پیرمردها و پیرزن ها
داروها
در درمان دمانس یا زوال عقلی در سالمندان
مترادف و متضاد زبان فارسی
اعاظم، بزرگان، شرفا، مهان، مهتران، سالمندان، معمرین،
(متضاد) کهان، کهتران
خواص گیاهان دارویی
به دلیل مواد قندی کم برای مبتلایان به دیابت اثر سوئی تدارد در سالمندان در تامین آب ومواد قندی سلولها اثر دارد.
معادل ابجد
236