معنی ساسان

ساسان
معادل ابجد

ساسان در معادل ابجد

ساسان
  • 172
حل جدول

ساسان در حل جدول

  • پدربزرگ اردشیر بابکان
فرهنگ معین

ساسان در فرهنگ معین

  • [ع.] (ص فا.) گدایی کننده، گدا.
لغت نامه دهخدا

ساسان در لغت نامه دهخدا

  • ساسان. (ص، اِ) گدا و گدائی کننده. (برهان). گدا. (دهار) (جهانگیری و شرفنامه ٔ منیری از اجمال حسینی). گدا و فقیر. (غیاث از کشف اللغات). گدا و فقیر و درویش. (ناظم الاطباء) (استینگاس). رأس الشحاذین و کبیر هم. (قطر المحیط). رئیس گدایان. نرگدا. سردار گدایان. گویند چون بهمن، همای دختر خود را ولیعهد گردانید ساسان از خوف جان بکوهسار گریخت و سیاحت پیشه کرد جمعی از درویشان بر او گرد آمدند و در هیچ مسکنی منزل نساخت و در هیچ موضع وطن نگرفت بدین معنی آن طایفه را که ایشان به انواع کدیه و گدائی و اصناف سؤال، جواهر و نقود از دکان و کیسه های مردم استخراج میکردند ساسانیان نامند. توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) جد خاندان شاهنشاهی ساسانیان، و پدر بابک و بابک پدر اردشیر نخستین پادشاه آن سلسله است. و لغت نویسان و مورخان اسلامی او را ساسان الاصغر نامیده اند در مقابل ساسان الاکبر که بنابروایات افسانه ای جد همین ساسان (ساسان چهارم به اصطلاح انجمن آرا) و فرزند بهمن بن اسفندیاراست. در ترجمه ٔ تاریخ طبری آمده: اصطخر را روستائی است نام وی طیروره، و اردشیر از آن ده بود و ساسان جد اردشیر مردی مبارز، با هفتاد هشتاد سوار برآمدی، و ملک نبود ولیکن بر این دیه ها و روستاها مهتر بود و آتشخانه ٔ اصطخر بدست وی بود، و مردی جلد بود، و اورا زنی بود رام بهشت نام از نسل بازرنجیان که ملوک فارس بودند. توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (ص نسبی) ساسانی. ساسانیان:
    تن آسان بسوی خراسان کشید
    سپه را بر آئین ساسان کشید.
    (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2327).
    چو آزرمها بر زمین برزنیم
    همه بیخ ساسان ز بن برکنیم.
    (ایضاً ص 2665).
    ز دفتر همه نامشان بسترم
    سرتخت ساسان به پی بسپرم.
    (ایضاً ص 2695). توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) (. پنجم) بعد از خسروپرویز در مرو بوده، و نامهای پادشاهان ایران را که پارسیان آنان را به وخشوری پذیرفته اند و آن پانزده صحیفه است و بزبان آسمانی نسبت داده اند، او بفارسی ترجمه کرده و نام آن دساتیر است و فرهنگ لغات دساتیر نیز در تلو آن حاضر است و بعضی لغات از آنجا نقل شد و میشود. (انجمن آرا) (آنندراج). پنجم ساسان بزعم مؤلف دساتیر، شانزدهمین پیغامبر ایرانی بوده است. رجوع به فرهنگ ایران باستان پورداود ص 34 ومزدیسنا در ادبیات فارسی معین چ 1 ص 50 و 51 شود. توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) محلتی به مرو، در خارج آن شهر از دروازه ٔ فیروزیه. و بعضی از روات بدان منسوبند. (معجم البلدان یاقوت). نام این موضع در انساب سمعانی ساسیان ضبط شده است. رجوع به ساسیان شود. توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) (رودخانه ٔ. ) در کازرون، آبش شیرین و گوارا، از چشمه ٔ ریجان برخاسته از تنگ چکان گذشته در قریه ٔ حسین آباد کازرون به آب چشمه ٔ سراب شیر و چشمه ٔ سیاه رود آمیخته، واردرودخانه ٔ شاپور شود. پس در قریه ٔ پوشکان کازرون به آب چشمه ٔ سرآب دختران پیوسته چون به قریه ٔ رودک خشت رسد آن را رودخانه ٔ خشت گویند. (فارسنامه ٔ ناصری). توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) حمداﷲ مستوفی آن را نام قدیم فسا شمارد و گوید: [فسارا] فسابن طهمورث دیوبندساخته بود خراب شد، گشتاسف بن لهراسب کیانی تجدید عمارتش کرد. و نبیره اش بهرام بن اسفندیار به اتمام رسانید، ساسان نام کرد. (نزهه القلوب چ لسترنج ص 125). توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) ده کوچکی است ازدهستان نودان بخش کوهمره نودان شهرستان کازرون، واقع در 12هزارگزی شمال نودان و جنوب کوه چنارشاهیجان و33 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) ابن روزبه. از امیران ایران پیش از اسلام است و در مجمل التواریخ و القصص بنقل از تاریخ حمزه ٔ اصفهانی نام وی در شمار مرزبانانی از پارسیان آمده که بر دیار عرب فرمان راندند. و گوید: «ساسان بن روزبه پادشاه تهامه، و مصر، و عمان، و ثعلبه، و یثرب بوده است اندر روزگار قدیم. روزبه ساسان همچنین بر عمل پدر بوده است ». رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 79 و تاریخ حمزه ٔ اصفهانی چ برلن ص 91 شود. توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) ابن فشافشاه بن جوهر شهریار فارس بن ساسان بن بهمن. مؤلف فارسنامه (ابن بلخی) نام وی را در سلسله ٔ نسب بیست و پنجمین پادشاه ساسانی که بعد از شهربراز (بسال 629 م. ) بر تخت نشست آورده و نسب او چنین است: خرهان بن ارسلان بن باینجوربن مازبدبن لنموربن دبیرفدبن اوتکدسب بن ویونجهان بن تالجاترب بن انوش بن ساسان بن فشافشاه بن جوهر شهریار فارس بن بهمن الملک. (فارسنامه چ تهران ص 20 و چ اروپا ص 25). توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) ابن بهمن بن اسفندیار ملقب به ساسان الاکبر مطابق روایات افسانه ای که در شاهنامه و نیز در کلیه ٔ کتابهای تاریخ و لغت آمده، جدّ سلسله ٔ ساسانی است. در برهان قاطع آمده: نام پسر بهمن بن اسفندیار است که از همای دخت که هم خواهر و هم مادر او و هم زن و هم دختر پدر او بود گریخت، گویند چون بهمن، همای دختر خود را ولیعهد گردانید ساسان از خوف جان به کوهسار گریخت و سیاحت پیشه کرد، جمعی از درویشان براو گرد آمدند و در هیچ مسکنی منزل نساخت و در هیچ موضعی وطن نگرفت بدین معنی آن طایفه را که به انواع گدائی و اصناف سؤال، جواهر و نقود از دکان و کیسه های مردم استخراج میکردند ساسان نامند. توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) ابن دارا (ساسان دوم) بروایت فردوسی در شاهنامه فرزند دارا آخرین پادشاه کیانی است که بعد از پدر به هند گریخت. فردوسی گوید:
    چو دارا به رزم اندرون کشته شد
    همه دوده را روز برگشته شد
    پسر بد مر او را یکی شادکام
    خردمند وجنگی و ساسان به نام
    پدر را بدانگونه چون کشته دید
    سر بخت ایرانیان گشته دید
    از آن لشکر روم بگریخت اوی
    به دام بلا برنیاویخت اوی
    به هندوستان در، بزاری بمرد
    ز ساسان یکی کودکی ماندخرد
    برین هم نشان تا چهارم پسر
    همی نام ساسانش کردی پدر
    شبانان بدندی و گر ساربان
    همه ساله با درد و رنج گران. توضیح بیشتر ...
  • ساسان. (اِخ) ابن ساسان (ساسان سوم) به روایت فردوسی در شاهنامه، فرزند ساسان بن بهمن بن اسفندیار است. فردوسی گوید: چون بهمن همای را ولیعهد خود ساخت ساسان دلتنگ شد و به نیشاپور رفت و زنی از بزرگان بخواست و او را فرزندی آمد که:
    پدر نام ساسانش کرد آن زمان
    مر او را بزودی سرآمد زمان
    چو کودک ز خردی بمردی رسید
    در آن خانه جز بینوائی ندید
    ز شاه نشاپور بستد گله
    که بودی به کوه و بهامون یله
    همی بود یک چند چوپان شاه
    به کوه و بیابانش آرامگاه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ساسان در فرهنگ عمید

  • کسی که از ملک و مال احتراز کند، فقیر، درویش،
نام های ایرانی

ساسان در نام های ایرانی

  • پسرانه، سوال کننده، رئیس معبد آناهید استخر که خاندان ساسانیان به او منسوبند، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام جد اردشیر مؤسس سلسله ساسانیان. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

ساسان در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید