معنی ساروج
فارسی به انگلیسی
Cement, Mortar
تعبیر خواب
دیدن ساروج به خواب، بر سه وجه است. اول: سخن لطیف. دوم: مدارا نمودن. سوم: رضای مردم جستن. - امام جعفر صادق علیه السلام
لغت نامه دهخدا
ساروج. (اِ) آهک خاکستر آمیخته. سارو. چارو. صاروج. ساخن. شاروق:
خونشان کرد به خم اندرو پوشید سرش
پس به ساروج بیندود همه بام و درش.
منوچهری (دیوان چ 1 دبیرسیاقی ص 131).
ز کندن چو گشتندمردان ستوه
پدید آمد از خاک جائی چو کوه
یکی خانه ای کرده از پخته خشت
به ساروج کرده بسان بهشت.
(شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2147).
رجوع به چارو، سارو و صاروج شود.
ساروج کوب
ساروج کوب. (نف مرکب، اِ مرکب) ساروج ساز. ساروج گر.
ساروج سازی
ساروج سازی. (حامص مرکب) عمل ساروج ساز. ساختن ساروج. بعمل آوردن ساروج. ساروج گری.
ساروج ساز
ساروج ساز. (نف مرکب، اِ مرکب) آنکه با آمیختن آهک و خاکستر ساروج سازد. ساروج کوب. ساروج گر. صاروج گر.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه ساروج تهیه کند ساروج گر
ساروج گر
(صفت) آنکه ساروج تهیه کند ساروج گر
ساروج سازی
تهیه ساروج.
ساروج کوب
(صفت) آنکه ساروج تهیه کند ساروج گر
ساروج
آهک خاکستر آمیخته
فرهنگ عمید
خمیری که از آهک و خاکستر درست میکردند و در ساختمانها خصوصاً در حوضها، آبانبارها، و گرمابهها به کار میرفته، ساخن،
حل جدول
گویش مازندرانی
از مصالح بنایی در گذشته، قبل از به کارگیری سیمان – مخلوطی...
فرهنگ معین
(اِ.) مخلوطی است از آهک و خاکستر که در ساختن حوض، گرمابه و بنای ساختمان به کار می بردند.
معادل ابجد
270