معنی ساختار

حل جدول

ساختار

شکل

شکل، اسکلت، بنیاد


نوعی ساختار شعری

ترکیببند

مترادف و متضاد زبان فارسی

ساختار

قالب، فرم، شکل، بافتار، ساختمان، اسکلت، بنیاد، بنا

فارسی به انگلیسی

ساختار

Anatomy, Architecture, Build, Conformation, Constitution, Construction, Fabric, Formation, Frame, Machinery, Makeup Or Make-Up, Organization, Structure, System, Texture


ساختار بنیادین‌

Cadre


ساختار شعر

Versification


ماز ساختار

Musculature


بی‌ ساختار

Unstructured


ساختار (مجازی‌)

Frame-Work


ساختار اجتماعی‌

Constitution


ساختار شناسی‌

Morphology

فارسی به ایتالیایی

ساختار

struttura

فرهنگ معین

ساختار

چگونگی ساختمان چیزی، ترتیب اجزا و بخش های یک جسم. [خوانش: (اِمر.)]

فارسی به عربی

تجدید ساختار

إعاده البناء

معادل ابجد

ساختار

1262

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری