معنی ساتن

فارسی به انگلیسی

ساتن‌

Sateen, Satin

فرهنگ فارسی هوشیار

ساتن

نوعی پارچه نخی شبیه به اطلس


لوله پیچ

(اسم) هر قماشی که آنرا مانند مکتوب پیچند (چنانکه دارایی اطلس ساتن) .

فرهنگ معین

ساتن

(تَ) [فر.] (اِ.) نوعی پارچه نخی مانند اطلس.

فرهنگ عمید

ساتن

پارچه‌ای از جنس ابریشم یا لیون،

گویش مازندرانی

ساتن

ساختن، درست کردن، سازش کردن، کنار آمدن

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

satin

ساتنی، ساتن


Satin

بافت ساتین - ساتن - اطلس - بافت ساتین تاری

معادل ابجد

ساتن

511

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری