معنی زندیق

زندیق
معادل ابجد

زندیق در معادل ابجد

زندیق
  • 171
حل جدول

زندیق در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

زندیق در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • بیدین، دهری، کافر، مرتد، مشرک، ملحد،

    (متضاد) خداباور
فرهنگ معین

زندیق در فرهنگ معین

  • کافر، بی دین، به پیروان «مانی » گفته اند. [خوانش: (زِ) [معر. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

زندیق در لغت نامه دهخدا

  • زندیق. [زِ] (معرب، ص، اِ) گروهی است از مجوس که خدای را دو گویند یا قائل به نور و ظلمت اند، یعنی نور را مبداء خیرات و ظلمت را مبداء شرور دانند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از غیاث) (ازکشاف اصطلاحات الفنون). این کلمه از زند گرفته شده وآن کتابی است به پهلوی از زردشت مجوس. (از منتهی الارب). مگر صحیح این است که معرب زندی است، یعنی آنکه اعتقاد به زند، کتاب زرتشت دارد. که قائل یزدان و اهرمن بود و موافق قاعده ٔ تعریب قاف را در آخر زیاده کرده اند، چون وزن فعلیل بالفتح در کلام عرب ندیده، لهذاحرف اول را که زای معجمه است کسر داده اند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

زندیق در فرهنگ عمید

  • کسی که در باطن کافر باشد و تظاهر به ایمان کند، ملحد، مرتد، کافر، بی‌دین،
    هریک از اصحاب عبدالله‌بن ‌سبا و از غلاه شیعه که معتقد به خدایی علی‌بن‌ ابی‌طالب بوده‌اند و آن حضرت پس از اتمام حجت حکم به قتل آن‌ها داد،
    هریک از پیروان آیین مانی،
    هریک از پیروان آیین مزدک،. توضیح بیشتر ...
عربی به فارسی

زندیق در عربی به فارسی

  • رافضی , فاسد العقیده , بدعت گذار , مرتد
فرهنگ فارسی هوشیار

زندیق در فرهنگ فارسی هوشیار

  • کسی که در باطن کافر باشد و تظاهر به ایمان کند
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه