معنی زندگینامه

فرهنگ معین

زندگینامه

(~. مِ) (اِمر.) شرح حال، گزارشی از رویدادهای زندگی یک یا چند تن.

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

زندگینامه

سیره ذاتیه


زندگینامه نگار

کاتب السیر

فارسی به ایتالیایی

انگلیسی به فارسی

biography

زندگینامه


biographer

زندگینامه نگار

واژه پیشنهادی

اثری از رابیندرانات تاگور هندی

زندگینامه تاگور


تذکره و یادداشت

بیوگرافی-زندگینامه-گذرنامه-


اثری از گائو شینگ جیان چینی

زندگینامه یک مرد

کلمات بیگانه به فارسی

بیوگرافی

زندگینامه - سرگذشت

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بیوگرافی

زندگینامه، سرگذشت، سرگذشت نامه

اسپانیایی به فارسی

biografa

زیستنامه، بیوگرافی، تاریخچه زندگی، تذکره، زندگینامه.

معادل ابجد

زندگینامه

187

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری