معنی زمان آینده

حل جدول

زمان آینده

مستقبل


آینده

آتی، تیه، مستقبل

آتیه

مستقبل

آتی


آینده نگری

پیش بینی آینده

لغت نامه دهخدا

آینده

آینده. [ی َ دَ / دِ] (نف، اِ) آنکه آید:
زآنکه عشق مردگان پاینده نیست
چونکه مرده سوی ما آینده نیست.
مولوی.
|| وارد. || مستقبل. مستقبله. قادم. قادمه. آتی. آتیه. زمان پس از حال. وقتی که نیامده است: آینده نیامده ست و بگذشته گذشت.
- آینده و رونده، صادر و وارد.
- سال آینده،عام قابل. عام مقبل. سال دیگر.


پیش آینده

پیش آینده. [آ ی َ دَ / دِ] (نف مرکب) مقبل. مقدم. نزدیک آینده. متصدی. (منتهی الارب). مترقی. متجاوز. رخ دهنده: متکلف، پیش آینده بکاری که افزون باشد از حاجت. مستمیت، پیش آینده به جنگ. کابح، پیش آینده ازآن چیز که فال بد می گیری از وی. میتاح، پیش آینده مردم را به بدی. (منتهی الارب). رجوع به پیش آمدن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

آینده

(اسم) آنکه آید آنچه آید، وارد، مستقبل آتی زمان پس از حال. یا آینده و رونده. وارد و صادر کسانی که وارد شوند و کسانی که خارج گردند.

فرهنگ معین

آینده

کسی یا چیزی که می آید.2- داخل شونده، زمان پس از حال. [خوانش: (یَ دِ) (اِفا.)]

فرهنگ عمید

آینده

زمان بعد از حال،
(اسم) (ادبی) در دستور زبان، فعلی که بر زمانِ پس از حال دلالت دارد،
کسی که از جایی بیاید،
آنچه بعد بیاید،

مترادف و متضاد زبان فارسی

آینده

آتی، آتیه، آجل، بعدی، مستقبل، واردشونده،
(متضاد) گذشته، رونده

فارسی به ایتالیایی

آینده

futuro

avvenire

seguente

معادل ابجد

زمان آینده

168

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری