معادل ابجد
زغن در معادل ابجد
زغن
- 1057
حل جدول
زغن در حل جدول
- زاغ، غراب، کلاغ
- گنجشک سیاه
- پرنده ای شبیه کلاغ
- پرنده موش ربا
- پرنده موش ربا، گنجشک سیاه
مترادف و متضاد زبان فارسی
زغن در مترادف و متضاد زبان فارسی
- خاد، خرجل، زاغ، غراب، کلاغ
فرهنگ معین
زغن در فرهنگ معین
- (زَ غَ) (اِ. ) پرنده ای است گوشتخوار از دسته بازها اما کوچک تر از باز. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
زغن در لغت نامه دهخدا
- زغن. [زَ غ َ] (اِ) پند. خاد. غلیواج. زاغ گوشت ربای. مرغ گوشت ربای. (از لغت فرس چ اقبال ص 361). گوشت ربا و غلیواج باشد. (از برهان). بمعنی غلیواج است. به عربی غداف گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). غلیواج و گنجشک سیاه. (ناظم الاطباء). بعضی گفته اند که زغن گنجشک سیاه است. (برهان). پرنده ای است از راسته ٔ شکاریان روزانه از دسته ٔ بازها که در حدود هفت گونه از آن شناخته شده و همه متعلق به نواحی گرم و معتدل آسیا، اروپا و آفریقا هستند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
زغن در فرهنگ عمید
- پرندهای شبیه کلاغ و کمی کوچکتر از آن که جانوران کوچک را شکار میکند، موشربا، چوژهربا، گوشتربا، گنجشک سیاه، خادوخات، غلیواج، کلیواج، کلیواژ، پندو جنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی،. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی
زغن در فارسی به عربی
- طائره ورقیه
تعبیر خواب
زغن در تعبیر خواب
- اگر بیند که زغن مطیع و فرمانبردار او است. دلیل که از پادشاه مال و نعمت و بزرگی یابد. اگر بیند زغن او مطیع نیست و شکار نمیکرد، دلیل که او را غلامی بود که به درجه مهتری رسد. اگر این خواب را زنی بیند و آبستن بود، دلیل است او پسری اید و پادشاه شود. اگر بیند که زغن از دست او بپرید، دلیل که اگر زن آبستن بود، فرزند مرده آورد یا طفلی از وی از دنیا برود. - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
- دیدن زغن درخواب بر چهار وجه است. اول: پادشاه متواضع. دوم: بزرگواری. سوم: فرزند. چهارم: مال و نعمت. - امام جعفر صادق علیه السلام. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی
زغن در گویش مازندرانی
- کسی که ریزش خلط بینی اش زیاد است
فرهنگ فارسی هوشیار
زغن در فرهنگ فارسی هوشیار
- (اسم) پرنده ایست از راسته شکاریان روزانه از دسته بازها که در حدود هفت گونه از آن شناخته شده و همه متعلق به نواحی گرم و معتدل آسیا و اروپا و افریقا هستند. زغن جزو بازهای متوسط القامه است و بسیار متهور و چابک و تند و حمله و قوی و خونخوار است دم وی دو شاخ است. او همه پستانداران کوچک مخصوصا جوندگان را شکار میکند موش گیر غلیواج پرآذران خاد جنگلاهی چنگلاهی جنگلاجی کور کور. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید