معنی زانوی در وپنجره
حل جدول
لغت نامه دهخدا
زانوی کاه. [ی ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) بسته و دسته ٔ کاه. (ناظم الاطباء).
زانوی باغچه
زانوی باغچه. [ی ِ چ َ / چ ِ] (ترکیب اضافی، اِمرکب) لوله ای است شبیه به زانو که آب را از حوض به باغچه میکشد. (فرهنگ نظام). و رجوع به زانوئی شود.
واژه پیشنهادی
فارسی به عربی
فارسی به آلمانی
Fingerknöchel (m), Gelenk (n), Knöchel (m)
انگلیسی به فارسی
آلت افقی (در وپنجره)
grate
شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره آهنی کردن
screen
تور سیمی نصب کردن (به در وپنجره)
bracketed elbow
زانوی گیردار
reducing elbow
زانوی کاهشی
زانوی کاهنده
hamstring
زانوی کسیرا بریدن
معادل ابجد
544