معنی زادگاه
لغت نامه دهخدا
زادگاه. (اِ مرکب) مولد. وطن. محل تولد. رجوع به زاد شود.
فارسی به انگلیسی
Birthplace, Country, Home, Hometown, Matrix, Source
فرهنگ عمید
جای زاییده شدن، محل تولد، مولد، وطن، میهن، زادنگاه،
مترادف و متضاد زبان فارسی
زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن
فرهنگ فارسی هوشیار
وطن، محل تولد
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(اِمر.) محل تولد، وطن، میهن.
حل جدول
زادبوم، میهن، وطن
زادگاه انیشتین
اولم
زادگاه ناپلئون
جزیره کرس
زادگاه رازی
ری
زادگاه اینشتین
اولم
فارسی به عربی
محل المیلاد
معادل ابجد
38