معنی زادن

زادن
معادل ابجد

زادن در معادل ابجد

زادن
  • 62
حل جدول

زادن در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

زادن در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • زادوولد، زایش، زاییدن، ایجاد کردن، تولید
فرهنگ معین

زادن در فرهنگ معین

  • تولد یافتن، فرزند به دنیا آوردن، پیدا شدن، فرزند آوردن. [خوانش: (دَ) [په. ] (مص ل. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

زادن در لغت نامه دهخدا

  • زادن. [دَ] (مص) ترجمه ٔ ولاد بکسر واو و آن را بعربی ولادت بر وزن کتابت و وضعالحمل نیز گویند. (آنندراج).
    پهلوی Zatan، اوستا - Zan (زاییدن. زاییده شدن). «بارتولمه 1657»، در فارسی نو Zadhan-Zay. «نیبرگ 254- 55»، هندی باستان ریشه ٔ ,eyateَjanj، سانسکریت jati «ولادت »، ارمنی Cin (ولادت)، cnanim (تولید کردن)، کردی Zain (زاییدن)، افغانی [edal Zezh (زاییده شدن)، avul] Zezh (تولید کردن) Zovul (زائیدن)، استی Zanag (روییدن) و Zayi، بلوچی Zayag و Zagh (زاییدن، احداث کردن)، Zaxt (پسر) از Zatk *,، وخی am-Yazh، سریکلی am-Zay. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

زادن در فرهنگ عمید

  • زاییدن، فرزند آوردن، فرزند به‌ دنیا آوردن،
    [مجاز] تولید کردن،
    (مصدر لازم) زاییده شدن، متولد شدن، به ‌دنیا آمدن،
    (مصدر لازم) پدید آمدن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

زادن در فارسی به انگلیسی

  • Bear, Birth, Breed, Brood, Childbearing, Generate
فارسی به عربی

زادن در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

زادن در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (زاد زاید خواهد زاد بزای زاینده زاده زایش) (مصدر) تولد یافتن زاییده شدن، پیدا شدن آشکار گشتن، (مصدر) تولید کردن فرزند آوردن. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید