معادل ابجد
ریم در معادل ابجد
ریم
- 250
حل جدول
ریم در حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
ریم در مترادف و متضاد زبان فارسی
- پلیدی، جراحت، چرک، کثافت
فرهنگ معین
ریم در فرهنگ معین
- (رِ) [په.] (اِ.) چرک، عفونت.
لغت نامه دهخدا
ریم در لغت نامه دهخدا
-
ریم. (اِ) چرکی که از جراحت می پالاید و در دنبل فراهم می آید. (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (از فرهنگ اوبهی) (از برهان). غساق:
در غریبی نان دستاسین و دوغ
به ْ که در دوزخ زقوم و خون و ریم.
ناصرخسرو.
چو خون و ریم بپالود خیره از مردم
به دوزخ اندر لابد که خون دهندش و ریم.
سوزنی.
- ریم خورده، چرکین. ریمناک. جامه ٔ ریم گرفته. جامه ٔ آلوده به ریم:
به آب دیده بشوییم نامه ٔ عصیان
که هست نامه ٔ عصیان چو ریم خورده ثیاب. توضیح بیشتر ...
- ریم. [رَ] (ع اِ) فزونی و فضل. گویند: لهذا علی ذاک ریم. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). فزونی و فضل. (آنندراج). زیاده. (دهار). || سربار میان دو تنگ بار. سرباری. علاوه. || کوه خرد. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). || قبر و گور. (ناظم الاطباء). گور یا وسط گور. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). گور. (دهار) (مهذب الاسماء). || دوری. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). توضیح بیشتر ...
- ریم. (ع اِ) آهوی سپید. || آهوبره. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به رَیم شود. توضیح بیشتر ...
- ریم. (اِخ) موضعی است به بلاد غرب. || شهری است نزدیک مقدشوه. (منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
- ریم. [رَ] (ع مص) دورگشتن از جای. یقال: مارمت افعل و مارمت بالمکان، ای مازلت و منه اریم مابرحت، یعنی همواره دورم و کذا رمت فلاناً و رمت من عند فلان و یقال ریم به (مجهولاً)، اذا قطع؛ یعنی دور و پس ماند از قافله. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). از جای فراتر شدن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). دور گشتن از جای. (آنندراج). || فراهم آمدن سر جراحت و به ْ شدن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اقامت کردن و ثابت شدن در جایی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
ریم در فرهنگ عمید
-
چرک زخم و مانند آن،
[مجاز] غصه، اندوه،
فارسی به انگلیسی
ریم در فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ریم در فارسی به عربی
- اقشط، قیح
فرهنگ فارسی هوشیار
ریم در فرهنگ فارسی هوشیار
- چرک کثافت، چرک بدن یا جامه
واژه پیشنهادی
ریم در واژه پیشنهادی
- وتا
- آلودگی، آلایش، کثیفی
- ناپاکی
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید