معنی ریل

ریل
معادل ابجد

ریل در معادل ابجد

ریل
  • 240
حل جدول

ریل در حل جدول

  • جاده فلزی
  • جاده قطار
  • خط آهن
  • واحد پول کامبوج
  • خط آهن، جاده قطار، جاده فلزی
فرهنگ معین

ریل در فرهنگ معین

  • (رَ یا رِ) [انگ. ] (اِ. ) هر یک از تیرهای آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار گذارند تا واگن از روی آن حرکت کند. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ریل در لغت نامه دهخدا

  • ریل. [رِ] (انگلیسی، اِ) تیرآهن. تیرهای آهنی که در راه آهن تعبیه کنند عبور قطار راه آهن را. (از یادداشت مؤلف). هریک از تیرهای آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار گذارند تا واگون از روی آن حرکت کند. (فرهنگ فارسی معین). تیرهای آهنی که در دو رسته به فاصله ٔ 1435 میلیمتر (به استثنای روسیه ٔ شوروی و یکی دو کشور دیگر که فاصله ٔ ریلها بیشتر است) به موازات هم در طول قرار دهند بر زبر تیرهای چوبی که از عرض نهاده باشند و اصطلاحاً تراورس گویند. توضیح بیشتر ...
  • ریل. (اِ) نوع جبلی افسنتین است و گویند نوعی از برنجاسف و قیصوم است. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن). توضیح بیشتر ...
  • ریل. [رَ] (ع مص) ریال. (ناظم الاطباء). آب دهان ریختن کودک از دهن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به ریال شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ریل در فرهنگ عمید

  • مسیر فلزی یا چوبی، روی زمین یا در هوا که مخصوص حرکت واگون بار یا مسافر است،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

ریل در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

ریل در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

ریل در فرهنگ فارسی هوشیار

  • انگلیسی تیرآهن انگلیسی شیار (اسم) هر یک از تیره های آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار گذارند تا واگون از روی آن حرکت کند. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

ریل در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید