معنی ریشه

ریشه
معادل ابجد

ریشه در معادل ابجد

ریشه
  • 515
حل جدول

ریشه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

ریشه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اصل، بن، بنیاد، بیخ، پایه، رگه، جذر، رادیکال
فرهنگ معین

ریشه در فرهنگ معین

  • عضو اصلی گیاه که زیر زمین قرار دارد و آب و مواد لازم را به گیاه می رساند، اصل هر چیز، کسی را خشکاندن کنایه از: آن را یکسره از میان بردن. [خوانش: (ش) [ع. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ریشه در لغت نامه دهخدا

  • ریشه. [ش َ/ ش ِ] (اِ) طراز و تارهای پنبه ای و ابریشمین و جز آن که از چیزی آویزان باشد. (ناظم الاطباء) (از برهان). || طره ٔ دستار. (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات). آنچه از تار بی پود گذارند در جانب جامه زینت را: ریشه ٔ گلیم. ریشه ٔ کلاغی. ریشه ٔ دستمال. آنچه رشته رشته و تارتار آویزداز کار فرش و جز آن زینت را. شمله ٔ دستار. علاقه ٔ دستار. فش دستار. دنبوقه ٔ دستار. (یادداشت مؤلف). کناره ٔ بعضی چیزها که رشته رشته آویخته باشند: ریشه ٔ ردا. توضیح بیشتر ...
  • ریشه. [ش َ / ش ِ] (اِ) ریش و زخم. جراحت. || بیماری رشته و عرق مدنی. (ناظم الاطباء). به معنی رشته که مرضی است. (انجمن آرا) (آنندراج). نام مرضی است که آن را عرق بدنی گویند. (برهان). رجوع به رشته شود. || در اصطلاح جانورشناسی زایده هایی است در بدن روی قسمت تحتاتی. (از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 248). رجوع به همان صفحه شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ریشه در فرهنگ عمید

  • بیخ، بن، اصل،
    هریک از تارها، رشته‌ها، و نخ‌هایی که در حاشیۀ چادر، پرده، یا چیز دیگر آویزان می‌کنند،
    (زیست‌شناسی) عضو اصلی گیاه که از تخم بیرون ‌آمده و در زمین فرومی‌رود و گیاه به‌وسیلۀ آن آب و مواد‌غذایی را از زمین جذب می‌کند،
    (زبان‌شناسی) صورت کهن کلمه: ریشهٴ لغت «رفتن» چیست؟،
    * ریشهٴ باباآدم: (زیست‌شناسی) [قدیمی] ریشۀ اراقیطون یا ارقیطون که در طب قدیم دم‌کردۀ آن به ‌عنوان مدر و صاف‌کنندۀ خون در معالجۀ رماتیسم به کار می‌رفته،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

ریشه در فارسی به انگلیسی

  • Derivation, Fringe, Matchwood, Origin, Radical, Root
فارسی به ترکی

ریشه در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

ریشه در فارسی به عربی

  • جرثومه، جزر، جزع، رادیکالی، عقب، موضوع
فرهنگ فارسی هوشیار

ریشه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ قسمی از اندام گیاه که معمولا در زمین فرو رود و وظیفه اش جذب مواد معدنی و آب مورد احتیاج گیاه از زمین است و علاوه بر آن نبات را در محل خود مستقر میداند اصل بیخ، اصل هر چیز بیخ بن، هر یک از تارها و نخهایی که در حاشیه پارچه پرده چادر و مانند اینها آویخته است، اصل و بنیاد هر فعل و آن بر دو قسم است: یا ریشه حقیقی آن است که هیچگاه به تنهایی و باستقلال استعمال نمیشود جز آن که به صیغه فعلی در آید یا با کلمه دیگر ترکیب شود مثلا: ریشه حقیقی فعل گرفتن }} گیر {{ است که به صورتهای ذیل در آید: گیرا گیر گرفت و گیر دار و گیر دستگیره گیره گیرا بگیر. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

ریشه در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

ریشه در فارسی به آلمانی

  • Bazillus (m), Keim (m), Radikal [adjective]
واژه پیشنهادی

ریشه در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید