معنی ریسک
فرهنگ معین
فارسی به انگلیسی
Gamble, Long Shot, Risk, Venture
فارسی به عربی
خطر، مغامره
فارسی به آلمانی
Risiko (n), Riskieren
ترکی به فارسی
ریسک کردن
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) چرخ ریسک
ریسک
احتمال خطر و ضرر فرانسوی سیج (اسم) خطر، اقدام به امری که احتمال خطری در آن باشد. توضیح: احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است.
چرخ ریسک
(اسم) پرنده ایست کوچک از تیره گنجشکان از راسته دندانی نوکان که در غالب نقاط روی زمین دیده میشود. گونه های مختلف آن برنگهای مختلف آبی خاکستری زرد و سیاه است. صدایش مانند صدای دوک نخ ریسی است. این پرنده برای زراعت بسیار مفید است زیرا حشرات مختلف را شکار میکند میخورد چرخ ریسو دوک ریسک.
فرهنگ عمید
احتمال خطر،
(اسم مصدر) [عامیانه] اقدام به کاری که نتیجۀ آن معلوم نبوده و احتمال خطر یا ضرر وجود داشته باشد،
حل جدول
گویش مازندرانی
به دنبال هم – پشت سرهم
لغت نامه دهخدا
چله ریسک. [چ ِل ْ ل َ / ل ِ س َ] (اِ مرکب) چرخ ریسک. چرخ ریس. پرنده ای خرد که آوازی درازدارد. قسمی پرنده که در اوائل بهار آید و آوازی بس طولانی و دراز دارد. نوعی پرنده که پیش از نوروز و دراواخر زمستان چون پروانه ٔ بهار آید و آوازی دراز و با زیر و بم بسیار دارد، و آن را چرخ ریسک و «پوستین بکن حریر بپوش » نیز گویند. و رجوع به چرخ ریسک شود.
معادل ابجد
290