معنی ریتم

فارسی به انگلیسی

ریتم‌

Cadence, Pulse

اصطلاحات سینمایی

ریتم

ریتم یا ضرباهنگ، میزان سرعت سلسله نماها، صداها وحرکت درون قاب است. عناصر بیانگر ریتم، ضرباهنگ وتاکید وسرعت است. نماهای کوتاه با حرکتهای سریع درون قاب (اعم ازحرکت بازیگر وحرکت دوربین) ریتم تند وبرعکس، ریتم کند را موجب میشود.

لغت نامه دهخدا

ریتم

ریتم. (فرانسوی، اِ) توالی ضربات آهنگ که برای موزون کردن نوای موسیقی به کار می رود. ضرب. (فرهنگ فارسی معین).

حل جدول

ریتم

ضرباهنگ

ضرب آهنگ

ضرب، ضرباهنگ


داراى ریتم

ملودیک


ضرب و ریتم

ضرباهنگ


غیرطبیعی بودن ریتم قلب

آریتمی قلبی


غیر طبیعی بودن ریتم قلب

آریتمی قلبی


حفظ ریتم در موسیقی و سینما

آکورد

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ریتم

آهنگ

فرهنگ فارسی هوشیار

ریتم

آهنگ، وزن، قاعده

فرهنگ معین

ریتم

وزن موسیقی شامل توالی ضربات آهنگ، تأکید و سرعت آن ها، لحن، آهنگ. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

ریتم

(موسیقی) وزن موسیقی، ضرب‌آهنگ،
[عامیانه] چگونگی توالی بخش‌های مختلف یک عمل،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ریتم

ایقاع، ضرب، وزن

معادل ابجد

ریتم

650

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری