معنی رونما

لغت نامه دهخدا

رونما

رونما. [ن ِ] (نف مرکب) روی نما. رونمای. نماینده ٔ رخسار. پیداکننده ٔ رخ. نشان دهنده ٔ چهره. کاشف عارض. || (اِ مرکب) رونما. روی نما. هدیه ای که عروسان را دهند. (شرفنامه منیری) (از آنندراج). کنایه از هدیه ای است که در وقت دیدن روی عروس دهند. (انجمن آرا) (از برهان). هدیه ای که داماد یا پدر داماد، عروس را دهند گاه دیدار روی او بار اول. (یادداشت مؤلف):
بدو گفت سیندخت کای پهلوان
همان رونمایش بده این زمان.
فردوسی.
عروسی کآسمان بوسید پایش
دهی ویرانه باشد رونمایش.
نظامی.
بروسی که این سنت آرد بجای
دهد بوسه آیینه رارونمای.
نظامی.
دید مشاطه روی تو آینه داد رونما
آینه کیست تا بود روی نمای روی تو.
سلمان ساوجی.
آن ماه، روی اگر بنماید شبی بما
در وجه رو نهیم دل و جان به رونما.
سلمان ساوجی.
کردم اگر چه هردو جهان رونمای تو
از بی بضاعتی خجلم از لقای تو.
صائب (ازآنندراج).

فرهنگ معین

رونما

(نَ یا نِ) (اِ.) پول یا هدیه ای که به هنگام دیدن روی عروس یا نوزاد دهند.

فرهنگ عمید

رونما

هدیه‌ای که هنگام دیدن روی عروس یا نوزاد می‌دهند،

حل جدول

رونما

چشم روشنی

فارسی به انگلیسی

رونما

Gift, Present

فارسی به ترکی

رونما‬

görümlük

گویش مازندرانی

رونما

هدی های که به عروس داده شود

معادل ابجد

رونما

297

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری