معنی روشنی

روشنی
معادل ابجد

روشنی در معادل ابجد

روشنی
  • 566
حل جدول

روشنی در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

روشنی در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • پرتو، تابش، درخشش، روشنایی، رونق، شعاع، صراحت، ضیا، فروغ، وضوح. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

روشنی در لغت نامه دهخدا

  • روشنی. [رَ / رُو ش َ] (حامص) روشنایی. مرادف تاب و فروغ و ضیاست. (از آنندراج). تاب و روشنایی و تابناکی. (ناظم الاطباء). ضیاء. سناء. (ترجمان القرآن). فروغ. فروز. نور. پرتو. شِرق. شَرق. بهر. ضوء. ضیا. ضیاء. سنا. (یادداشت مؤلف). مقابل تاریکی:
    چه مردی بدو گفت با من بگوی
    سوی روشنی آی وبنمای روی.
    فردوسی.
    به سنگ اندرآتش ازو شد پدید
    کزو روشنی در جهان گسترید.
    فردوسی.
    شهنشه بدان روشنی بنگرید
    به یکسو دهی خرم آمد پدید. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

روشنی در فرهنگ عمید

  • روشنایی، فروغ، نور،
فارسی به انگلیسی

روشنی در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

روشنی در فارسی به عربی

  • توضیح، لمعان، وضوح
سخن بزرگان

روشنی در سخن بزرگان

  • زن اگر موافق باشد رحمت الهی و در غیر این صورت، بلای آسمانی است. توضیح بیشتر ...
واژه پیشنهادی

روشنی در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه