معنی روشنگری

روشنگری
معادل ابجد

روشنگری در معادل ابجد

روشنگری
  • 786
حل جدول

روشنگری در حل جدول

  • کنایه از آگاه کردن، کنایه از حقیقت را نشان دادن
لغت نامه دهخدا

روشنگری در لغت نامه دهخدا

  • روشنگری. [رَ / رُو ش َ گ َ] (حامص مرکب) شغل و عمل روشنگر. صیقل. صقال. زدودن زنگ از آهن و آینه و جز آن. (یادداشت مؤلف). و رجوع به روشنگر شود. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

روشنگری در فارسی به انگلیسی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید