معنی روسا

فرهنگ فارسی هوشیار

روسا

بزرگان، مهتران


روسا ء

(اسم) جمع رئیس سران بزرگان مهتران: روسای ادارات.


کاغذ بازی

اصول تشریفاتی اداری که با نوشتن نامه های متعدد از روسا به مرئوسین و صورت می گیرد


نوید گر

(صفت) بمهمانی خواننده بشارت دهنده بضیافت: ((طایفه ای. . . از مخدرات اشراف مهاجر و کد بانوان سادات انصار در آمدند نزد پیامبر صلی ا. . . علیه و آله) . . . گفتند: یا رسول ا. . . دعوتی است. روی پوشیدگان روسا و اشراف جمعند. این چشم و چراغ (فاطمه علیها السلام) را دستوری ده (دستور باش) تا مجلس افروزی کند. . . آن نوید گران جامها ء فصفاص پوشیده. . . )) سنائی. مقدمه حدیقه. چا. مد. 35)

لغت نامه دهخدا

چار روسا

چار روسا. (اِخ) پنج فرسخ میانه ٔ شمال و مشرق لنده است. (فارسنامه ٔ ناصری).


بسطامی

بسطامی. [ب َ] (اِخ) (الشیخ الامام) عبدالرحمن بن محمدبن علی حنفی بسطامی. تولد وی به خراسانست و او را تصانیف بسیارست که از آن جمله اند: 1- منهاج التوسل که با کتاب جنان الجناس صلاح الدین صفدی در 1299 هَ. ق. در 160 صفحه در چاپخانه ٔ الجوائب به چاپ رسیده است. 2- شمس الاَّفاق علم الحروف والاوفاق. 3- کتاب الادویهالجامعه. وفات وی بسال 858 هَ. ق. در روسا اتفاق افتاده است. (از معجم المطبوعات ص 564، 565) و رجوع به اعلام زرکلی و ریحانه الادب شود.


هانی

هانی. (اِخ) ابن مسعودبن عمرو الشیبانی. از روسا و پهلوانان عرب جاهلیت و فرمانده سپاه عرب در جنگ ذی قار بود. این جنگ بین سپاه کسری پادشاه ساسانی و چند قبیله از اعراب، از جمله بنی شیبان، بنی بکر و بنی تمیم در بیابان ذی قار واقع شد. توضیح اینکه خسروپرویز ساسانی نسبت به نعمان بن منذر امیر حیره بدگمان شد و وی را به ایران احضار کرد. نعمان که از تغیر خسرو نسبت به خود و عاقبت آن سخت در اندیشه بود به دنبال قبیله ای میگشت که از خانواده و دارائی و لشکر و سلاح وی حمایت کند. لذا پنهانی به ذوقار رفت و به بنی شیبان متوسل شد و هانی را ملاقات کرد و از او تعهدی مبنی بر نگاهداری و حمایت خانواده و اموال و سلاحش گرفت و پس از آن روانه ٔ دربار ایران شد. خسرو، نعمان را محبوس کرد و سپس به خانقین فرستاد و وی در آنجا به مرض طاعون درگذشت. خسروپرویز، ایاس بن قبیصه طائی را به جای نعمان به حیره فرستادو او را مأمور جمعآوری و ارسال آنچه از نعمان باقی مانده بود کرد. ایاس، مایملک نعمان را از هانی مطالبه کرد، اما هانی از تسلیم آنها امتناع ورزید و بدین جهت آتش جنگ برافروخته شد و سرانجام به شکست ایرانیان منجر گشت. از سخنان هانی است به لشکریانش در جنگ ذی قار: «مرگ باافتخار بهتر از زندگی ننگین است. ترس دافع قضا و قدر نیست. شکیبایی از اسباب پیروزی است. مرگ ! نه پستی. استقبال از مرگ بهتر از استقبال از ذلت و خواری است. بکوشید که از مرگ گریزی نیست ». (از اعلام زرکلی چ 2 ج 9 ص 53). صاحب عقدالفرید از قول ابوعبیده، سرداری سپاه عرب را در جنگ ذوقار به هانی بن قبیصهبن هانی بن مسعود نوه ٔ هانی بن مسعود نسبت داده و مینویسد: لم یکن هانی بن مسعود المستودع حلقهالنعمان، و انما هو ابن ابنه، و اسمه هانی بن قبیصهبن هانی بن مسعود، لان وقعه ذی قار کانت و قد بعث النبی... (از عقدالفرید ج 6 ص 111). برای اطلاع بیشتر رجوع به ذوقار شود.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

روسا

267

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری