معنی رودابه

لغت نامه دهخدا

رودابه

رودابه. [ب َ / ب ِ] (اِخ) نام دختر مهراب کابلی است که زال او را خواست و رستم از او تولد یافت. (برهان قاطع). نام دختر مهراب کابلی بود که زال او را بدید و بخواست و بگرفت و رستم از او بزاد. (آنندراج) (از فرهنگ نظام). آب در آخر کلمه به معنی تابش و جلوه، و رود بمعنی فرزند است. رودابه یعنی فرزند تابان یا اینکه دارای رشد و نمو وقامت تابان، چون رود بمعنی نمو و رشد و روییدگی است (؟) (فرهنگ شاهنامه). صاحب فرهنگ نظام آرد: حرکت حرف اول رودابه مشکوک است. در سنسکریت رُدس بمعنی بهشت است و اب بمعنی حاصل کردن و معنی ترکیبی رودابه داده ٔ بهشت است (؟) -انتهی. رجوع به ولف شود. || نام قلعه ای که رودابه در آن توطن ومقام داشته است. (از برهان قاطع) (از انجمن آرا).

نام های ایرانی

رودابه

دخترانه، فرزند تابان، زن پسرزا، نام قلعه‌ای در غرب ایران، مادر رستم، مرکب از رود (فرزند) + آبه (روشنی)، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سیندخت و مهراب کابلی، همسرزال زر و مادر رستم پهلوان شاهنامه

فرهنگ پهلوی

رودابه

فرزند تابان و مادر رستم دستان

معادل ابجد

رودابه

218

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری