معنی روال

روال
معادل ابجد

روال در معادل ابجد

روال
  • 237
حل جدول

روال در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

روال در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • راه، روش، روند، سیاق، سیرت، سیره، شیوه، طریقه، طور، گونه، متد، مشی، منوال، نحو، نمط، نهج، هنجار. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

روال در فرهنگ معین

  • (رَ) (عا.) (اِ.) قاعده، روش.
  • (رُ یا رِ) [ع.] (اِ.) آب دهان (ستور و غیره).
لغت نامه دهخدا

روال در لغت نامه دهخدا

  • روال. [رَ] (اِ) در این اواخر بوسیله ٔ نویسندگان و منشیان ساخته شده است و از آن معنی ترتیب و سبک و اسلوب و روش اراده کنند. (یادداشت مؤلف). توضیح بیشتر ...
  • روال. [رُ] (ع اِ) آب دهن ستور. (منتهی الارب). آب دهن، و ابن سیده گوید آب دهن چهارپایان. (از اقرب الموارد). راؤول. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به راؤول شود.
    - روال رائل، مبالغه است. (اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
  • روال. [] (اِخ) پسر راسل و او پسر آیند و او پسر قفند از ملوک هندوستان بود که در زمان اسکندر میزیست و از اسکندر صلح خواست. رجوع به مجمل التواریخ و القصص صص 119- 124 شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

روال در فرهنگ عمید

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

روال در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فارسی به انگلیسی

روال در فارسی به انگلیسی

  • Manner, Method, Mode, Pattern, Practice, Precedent, Procedure, Process, Rubric, Style, System, Tack, Trend, Usage, Use, Way, Wise. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

روال در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ آب دهان، آب دهان ستور (اسم) روش سیرت، نظم ترتیب. (اسم) آب دهان (ستور و غیره). توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی

روال در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید