معنی رهاورد

فرهنگ عمید

رهاورد

چیزی که کسی از سفر برای کسی می‌آورد، سوغات، ارمغان: کار روزی چو روز دان به‌درست / که ره‌آورد روز روزی توست (سنائی۱: ۱۰۶)،

مترادف و متضاد زبان فارسی

رهاورد

ارمغان، تحفه، ره‌آورد، سوغات، هدیه

حل جدول

رهاورد

سوغات، ارمغان، تحفه

سوغات، ارمغان


رهاورد ساوجی

انار


رهاورد اصفهان

گز


رهاورد زلزله

آوار


رهاورد قمصر کاشان

گلاب


رهاورد شهر رودبار

زیتون پرورده

زیتون


سوغات ، ارمغان ، تحفه

رهاورد


سوغات، ارمغان

رهاورد


ارمغان

رهاورد

فرهنگ فارسی هوشیار

رهاورد

(اسم) چیزی که کسی از سفر برای خویشان و دوستان آورد سوغات هدیه نورهان.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سوقات

رهاورد

معادل ابجد

رهاورد

416

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری