معنی رمو

لغت نامه دهخدا

رمو

رمو. [رَ] (ص نسبی) در تداول عامه، رمنده. رموک. رجوع به رموک شود.

رمو. [رُ م ُ] (اِخ) نام قبیله ای وحشی است در شرق پرو واقع در آمریکای جنوبی.


سان رمو

سان رمو. [رِ م ُ] (اِخ) بندری است از ایتالیا (لیگوری) کنار دریای مدیترانه. دارای 24000 تن سکنه است. گرمابه ٔ آب معدنی در آنجا وجود دارد.

فرهنگ عمید

رمو

رموک

فارسی به انگلیسی

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

رمو ء

‎ دو دلی و پژوهش، افزونی برسد، آراماندن آرام کردن

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

رمو

246

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری