معنی رقیه

فرهنگ معین

رقیه

دعا، تعویذ، افسون. [خوانش: (رُ یِ) [ع. رقیه] (اِ.)]

لغت نامه دهخدا

رقیه

رقیه. [رِق ْ ی َ] (ع اِ) هیأت صعود کردن. || نوع صعود کردن. (ناظم الاطباء).


رقیه آباد

رقیه آباد. [رُ قی ی ِ] (اِخ) دهی از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند. سکنه ٔ آن 357 تن است و آب آن از قنات است. محصول عمده ٔ آنجا غلات و شلغم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

فرهنگ عمید

رقیه

آنچه برای حصول امری یا به جهت حفظ و نگه‌داری خود به ‌کار می‌برند از قبیل افسون، دعا، تعویذ، و مانند آن،

حل جدول

رقیه

دختر امام حسین (ع)


رقیه، سکینه

دختر امام حسین (ع)


رقیه ، سکینه

دختر امام حسین (ع)


رقیه چهره آزاد

سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر در سال 1368


فیلم رقیه توکلی

مادری

نام های ایرانی

رقیه

دخترانه، نام یکی از چهار دختر پیامبر (ص) از خدیجه

فرهنگ فارسی هوشیار

رقیه

دعا، افسون

فرهنگ فارسی آزاد

رقیه

رُقَیَّه، دختر حضرت رسول که همسر عُثمان بن عَفّان گردید و در سال دوم هجری در مدینه فوت کرد

واژه پیشنهادی

فیلمی سینمایی با بازی رقیه چهره آزاد

پریچهر

آقا جنی شده

دختر همسایه

معادل ابجد

رقیه

315

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری