معنی رشوه دادن

رشوه دادن
معادل ابجد

رشوه دادن در معادل ابجد

رشوه دادن
  • 570
حل جدول

رشوه دادن در حل جدول

لغت نامه دهخدا

رشوه دادن در لغت نامه دهخدا

  • رشوه دادن. [رِش ْ / رُش ْ وَ / وِ دَ] (مص مرکب) رشوت دادن. پاره دادن. (یادداشت مؤلف):
    هرچه اندوختم این طایفه را رشوه دهم
    بوکه در راه گروگان شدنم نگذارند.
    خاقانی.
    کعبه مرا رشوه داد شقه ٔ سبزش
    تاننهم مکه را ورای صفاهان.
    خاقانی.
    خاقانی اگر رشوه دهد خال لبش را
    ملک دو جهان خواهد و کمتر نپذیرد.
    خاقانی.
    گرگ چون رشوه داده بود ز پیش
    جست حق القدوم خدمت خویش.
    نظامی.
    و رجوع به رشوت دادن و رشوت و رشوه شود. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

رشوه دادن در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

رشوه دادن در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

رشوه دادن در فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به آلمانی

رشوه دادن در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید