معنی رجاله

رجاله
معادل ابجد

رجاله در معادل ابجد

رجاله
  • 239
حل جدول

رجاله در حل جدول

  • مردم فرومایه و نابه کار
فرهنگ معین

رجاله در فرهنگ معین

  • جمع راجل. ، پیادگان، اوباش، فرومایگان. [خوانش: (رَ جّ لِ) [ع. رجاله] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

رجاله در لغت نامه دهخدا

  • رجاله. [رَج ْ جا ل َ / ل ِ] (از ع، اِ) مردمان پست و بی سروسامان. (ناظم الاطباء). سفلگان. فرومایگان. (فرهنگ فارسی معین). غوغا. اراذل و اوباش. (یادداشت مرحوم دهخدا): و حرب افتاد میان سپاه دیگران و قتلی بسیار برفت و رجاله برخاستند و در ماه ذیحجه به سرای وزیر ابن مقله رفتند تا او را بکشند. (مجمل التواریخ و القصص). و کارزار افتاد میان سپاه و رجال و عام و سواران تا بسیاری رجاله کشته شدند و برای پادشاه جمع آمدند و باز حرب پیوست. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

رجاله در فرهنگ عمید

  • مردم پست و فرومایه، سفلگان. δ با این معنی به هر دو صورت مفرد و جمع به کار می‌رود،
    [قدیمی] = راجل. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

رجاله در فرهنگ فارسی هوشیار

  • مردمان پست و بی سر و سامان، فرومایگان، اراذل و اوباش، سفلگان، غوغا. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید