معنی رایزن

فرهنگ عمید

رایزن

(سیاسی) مسئول امور فرهنگی سفارت،
[قدیمی] کسی که در امری با وی مشورت می‌کنند، طرف مشورت، مستشار، مشاور: چنین گفت با رایزن ترجمان / که در سایهٴ شاه دائم بمان (نظامی۵: ۸۶۲)،
[قدیمی] دانا،

فارسی به انگلیسی

رایزن‌

Attaché, Attorney, Consultant, Counsel, Counsellor, Counselor, Mentor

فارسی به ترکی

رایزن‬

danışman, müsteşar, ataşe


رایزن بازرگانی‬

ticari ataşe


رایزن فرهنگی‬

kültür ataşesi

حل جدول

رایزن

مشاور

مشیر


رایزن و مشاور

مستشار


مشورت و رایزن

مستشار

فرهنگ فارسی هوشیار

رایزن

طرف مشورت، مستشار

فرهنگ معین

رایزن

مشاور، آن که در سفارت خانه دولتی در امور (فرهنگی، تجاری، نظامی) مشغول باشد. [خوانش: (زَ) [ع - فا.] (ص فا.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

رایزن

مستشار، مشاور

فارسی به عربی

رایزن

مستشار

اسپانیایی به فارسی

consejero

رایزن، مشاور، راهنما، رهنمون، رایزن، مشاور، راهنما، رهنمون، مشاور، مستشار، رایزن، وکیل مدافع.

معادل ابجد

رایزن

268

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری