معنی رانده شده

رانده شده
معادل ابجد

رانده شده در معادل ابجد

رانده شده
  • 569
حل جدول

رانده شده در حل جدول

لغت نامه دهخدا

رانده شده در لغت نامه دهخدا

  • رانده شده. [دَ / دِ ش ُ دَ / دِ] (ن مف مرکب) نعت مفعولی از رانده شدن. بیرون کرده شده. اخراج شده. تبعیدشده. طردشده. نفی شده. طرید. لعین. مطرود. (منتهی الارب). رجوع به راندن شود. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

رانده شده در فارسی به انگلیسی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید