معنی رامق

رامق
معادل ابجد

رامق در معادل ابجد

رامق
  • 341
حل جدول

رامق در حل جدول

لغت نامه دهخدا

رامق در لغت نامه دهخدا

  • رامق. [م ِ] (ع ص، اِ) ج، رمق. (منتهی الارب). مرغی که صیاد می بندد تا باز را بدان شکار کندو رامج و ملواح نیز نامیده میشود و آن چنین است که بومی را می آورند و در پای آن چیزی سیاه محکم میبندندو دو چشم آن بسته میشود و دو ساق آن را بریسمان درازی محکم میبندند و همینکه باز بدان افتاد صیاد آنرا میگیرد. (از متن اللغه). مرغی که صیاد در دام بندد آنرا تا باز را شکار کند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). رامج، معرب رامگ. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

رامق در فرهنگ فارسی هوشیار

فرهنگ فارسی آزاد

رامق در فرهنگ فارسی آزاد

  • رامِق، نظر کننده- نگاه کننده- حسود- فقیر (جمع:رُمُق)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه