معنی رئوس
فرهنگ معین
جمع رأس.، سرها، اصول. [خوانش: (رُ) [ع. رُؤس] (اِ.)]
فرهنگ عمید
رٲس
فرهنگ فارسی هوشیار
کلمات بیگانه به فارسی
سرنوشتارها
فرهنگ واژههای فارسی سره
سرنوشتارها، سرنوشتار ها
فرهنگ فارسی آزاد
رؤوس (رُئوس)، سرها-تارک ها (مفرد: رَأس به مفرد مراجعه شود)
انگلیسی به فارسی
رئوس
precis
خلاصه رئوس مطالب
outline
رئوس مطالبزمینه
رئوس مطالب
corresponding vertices
رئوس متناظر
معادل ابجد
266