معنی ذمه

ذمه
معادل ابجد

ذمه در معادل ابجد

ذمه
  • 745
حل جدول

ذمه در حل جدول

  • کفالت، ضمانت
مترادف و متضاد زبان فارسی

ذمه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • تقبل، ضمان، ضمانت، عهده، کفالت، پیمان، عهد، زینهار
فرهنگ معین

ذمه در فرهنگ معین

  • کفالت، ضمانت، عهد، پیمان، اهل ~ اهل کتاب از زرتشتیان، یهودیان و ترسایان که در سرزمین مسلمان زندگی کنند (با شروط ذمه). [خوانش: (ذِ مِّ) [ع. ذمه] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ذمه در لغت نامه دهخدا

  • ذمه. [ذَ م َه ْ] (ع مص) دمه. ذَمِه َ الحَرﱡ؛ سخت شد گرما. || ذَمِه الرّجل بالحرّ؛ سخت شد گرما بر مرد. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ذمه در فرهنگ عمید

  • عهد، ضمان، پیمان،
    (اسم مصدر) [قدیمی] بر عهده گرفتن، تعهد داشتن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

ذمه در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

ذمه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ (اسم) کفایت ضمانت، نتیجه ای که از تعهد حاصل شود، (اسم) عهد پیمان ضمان زینهار یا اهل ذمه اهل کتاب از زردشتیان جهودان و ترسایان که در سرزمین مسلمانان زندگی کنند (با شروط ذمه) . ‎ پر آب، کم آب از واژگان دو پهلو ‎ پیمان زینهار، پایندانی، پذرفتاری. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی آزاد

ذمه در فرهنگ فارسی آزاد

  • ذِمَّه، حق و حرمت- عهد و تعهد- قوم متعهد- کفالت (جمع:ذِمَم)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
عبارت های مشابه