معنی دیود

لغت نامه دهخدا

دیود

دیود. [ی ُ] (فرانسوی، اِ) اسبابی دوالکترودی دارای یک آنود و یک کاتود که جریان برق را از یک جهت بمراتب بیش از جهت دیگر عبورمیدهد. معمولاً این اصطلاح بطور مطلق در مورد لوله ٔ خلأ دوالکترودی بکار میرود. (دائره المعارف فارسی).
- دیود بلور، دیودی که یک الکترود آن ماده ای نیم هادی (مانند بلور ژرمانیوم) است و الکترود دیگرش سیم نازکی (سبیل گربه) است متکی بر ماده ٔ نیم هادی. دیود بلوری در واقع از همان پیداگری های بلوری پیشین است در لباس نوین و عاری از عیوب. (از دائره المعارف فارسی).

حل جدول

دیود

لامپ الکترونیکى

لامپ الکترونیکی دوقطبى


دیود گراس

برنده نوبل فیزیک در سال 2004 میلادی


دیود گراس، هیو دیوید پولیتزر، فرناک ویلچک از آمریکا

برنده نوبل فیزیک در سال 2004 میلادی


سرژ هاروش از فرانسه و دیود وایلند از آمریکا

برنده نوبل فیزیک در سال 2012 میلادی


لامپ الکترونیکى

دیود

فرهنگ معین

دیود

(یُ) [فر.] (اِ.) وسیله ای الکترونیکی برای یک طرفه کردن جریان الکتریکی.

فرهنگ فارسی هوشیار

دیود

فرانسوی دوراه

فارسی به انگلیسی

انگلیسی به فارسی

light emitting diode ( LED )

دیود انتشار دهنده نور، دیود نور گسیل


light emitting diode

دیود ساطع کننده نور، دیود تاثیر نوری.


diode

دیود

فناوری اطلاعات

light emitting diode

دیود ساطع کننده نور، دیود تاثیر نوری

معادل ابجد

دیود

24

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری