معنی دگرگونی
لغت نامه دهخدا
دگرگونی. [دِ گ َ گو] (حامص مرکب) دیگرگونی. تغیر. تغییر. (یادداشت مرحوم دهخدا). تبدیل و تغییر. || واژگونی. (ناظم الاطباء). || (اصطلاح جانورشناسی) دگردیسی. (از دایرهالمعارف فارسی). رجوع به دگردیسی شود.
فارسی به انگلیسی
About-Face, Change, Divergence, Metamorphosis, Mutation, Shift, Swing, Switch, Transformation, Turn, Turnover, Variation
فارسی به ترکی
değişiklik
حل جدول
تحول،تغییر
تبدیل، تغییرپذیری، ناپایداری، بی ثباتی، تحول، جهش
استحاله
دگرگونی سیاسی
انقلاب
دست خوش دگرگونی
متغیر
دگرگونی و تحول
انقلاب
دانش و دگرگونی جانوران
تکامل
دست خوش دگرگونی و بیثباتی
متغیر
فارسی به آلمانی
Sich umziehen, Umsteigen, Verandern, Veränderung (f), Wechselgeld (n), Wechseln
مترادف و متضاد زبان فارسی
استحاله، تبدل، تبدیل، تحول، تطور، تغییر، مسخ
فارسی به عربی
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
310