معنی دومی

لغت نامه دهخدا

دومی

دومی. [] (اِخ) عبداﷲبن جعفر. از علمای نحو و با ابوالفرج محمدبن اسحاق الندیم صاحب الفهرست قریب العهد بوده است و به نوشته ٔ ابن ندیم او راست:
1- کتاب القوافی. 2- کتاب اللغات. (یادداشت مؤلف).

دومی. [دُ وُ] (ص نسبی، اِ) دویمی. (ناظم الاطباء). که در مرتبه ٔ دوم قرار دارد پس از اولی. آخر. اُخری ̍. ثانیه. ثانی. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دوم شود.

فارسی به انگلیسی

دومی‌

Latter, Second

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

دومی

(صفت) در مرحله دوم دومین.

فارسی به عربی

دومی

اخیر، ثانیه

فارسی به آلمانی

دومی

Sekunde (f), Zweit-, Zweit, Zweite (m), Zweiter (m), Zwot-

واژه پیشنهادی

اثری از دومی نیک لاپیر داستان نویس شهیر فرانسوی

آه اورشلیم

پنجمین سوارکار

آیا پاریس می سوزد

اندوه من تو رابه کجا خواهد کشانید

آزادی در نیمه شب

شهر شادی

انگلیسی به فارسی

latter

دومی

معادل ابجد

دومی

60

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری