معنی دهکده
لغت نامه دهخدا
دهکده. [دِ ک َ دَ / دِ] (اِخ) دهی است از دهستان هکان بخش کوهک شهرستان جهرم. واقع در 30هزارگزی باختر جهرم. سکنه ٔ آن 300 تن. آب آن از چشمه ٔ شور تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
دهکده. [دِ ک َ دَ / دِ] (اِ مرکب) به معنی خانه ٔ ده یعنی خانه ای که در ده واقع باشد به قلب اضافت. (غیاث) (آنندراج). || قریه. روستا. ده. دیه. ده کوچک. (یادداشت مؤلف). و رجوع به ده شود. || قصبه. (یادداشت مؤلف).
فارسی به انگلیسی
Settlement, Village
فرهنگ معین
(دِ کَ دِ) (اِمر.) ده، قریه، روستا.
فرهنگ فارسی هوشیار
خانه ای که در ده باشد
فرهنگ عمید
ده، قریه، ده کوچک،
خانهای که در ده باشد،
حل جدول
ده کوچک،روستا،قریه
عروس دهکده
تابلویی از ژان باتیست گرز
دهکده نیما
یوش
دهکده نفرین شدگان
فیلم جان کارپنتر
مترادف و متضاد زبان فارسی
آبادی، ده، دهات، رستاق، روستا، قریه، قصبه
فارسی به عربی
فارسی به ایتالیایی
villaggio
فارسی به آلمانی
Dorf (n), Hamlet [noun], Ortschaft (f)
واژه پیشنهادی
ستارگان می درخشند
معادل ابجد
38