معنی دنباله

دنباله
معادل ابجد

دنباله در معادل ابجد

دنباله
  • 92
حل جدول

دنباله در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

دنباله در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • ادامه، امتداد، عقب، عقبه، مانده
فرهنگ معین

دنباله در فرهنگ معین

  • دم، دم مانند، هر چیز شبیه به دم، پی، پس، پیرو، عقب، بقیه چیزی، پس مانده. [خوانش: (دُ لِ) (اِمر. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

دنباله در لغت نامه دهخدا

  • دنباله. [دُم ْ ل َ/ ل ِ] (اِ مرکب) دم و دنب. (ناظم الاطباء). از دنبال + َه تخصیص نوع از جنس. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به دم و دمب و دنبال شود. || چیزی که شبیه به دم باشد. (ناظم الاطباء). چیزی که مشابه به دنبال باشد و دنبال به معنی دم چهارپایان است، و در این صورت حرف هاء برای تشبیه باشد. (غیاث) (آنندراج).
    - دنباله ٔ میوه، شاخه ٔ باریکی که میوه بدان به درخت پیوسته می باشد. (ناظم الاطباء). نایژه ٔ میوه. (از آنندراج). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

دنباله در فرهنگ عمید

  • دم،
    دم‌مانند، هرچیز شبیه دم که در عقب چیزی باشد،
    [مجاز] پس، پی،
    [عامیانه، مجاز] پیرو،
    [مجاز] بقیه،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

دنباله در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

دنباله در فارسی به عربی

  • اثر، تکمله، جزع، جناح، ذیل، سلسله
گویش مازندرانی

دنباله در گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

دنباله در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) دم، هر چیز مانند دم که در عقب چیزی باشد دم مانند، پی پس پیرو عقب عقبه، بقیه چیزی پس مانده، ضمیمه توضیح: به معنی اخیر لازم الاضافه است. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

دنباله در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

دنباله در فارسی به آلمانی

  • Beschatten, Folgen, Schwanz (m), Schweif (m), Reihe (f)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید