معنی دنا
لغت نامه دهخدا
دنا. [دِ] (اِخ) ریچارد هنری، نویسنده ٔ امریکایی (1815- 1882 م.). نویسنده ٔ کتاب دو سال برابر دگل. (از فرهنگ فارسی معین).
دنا. [دَ] (ع مص) دناً. دنایه. ناکس و ضعیف و حقیر گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ناکس شدن و خوار شدن. (المصادر زوزنی). || نزدیک گردیدن. (ناظم الاطباء) (آنندراج).
دنا. [دِ] (اِخ) کوهی است در فارس واقع در میان ناحیه ٔ تل خسروی کوه گیلویه و بلوک سرحد شش ناحیه. در این کوه در جنوب بروجردو فیال رگه هایی موجود است که جزو حوضه ٔ زاگرس می باشد. (از یادداشت مؤلف) (از جغرافیای طبیعی کیهان).
حل جدول
قله ای در استان فارس
کوهی در رشته کوه زاگرس
قله زاگرس، قله ای در استان فارس
دنا ، یزدخواست
قله ای در استان فارس
دنا ، زردکوه
قله مرتفع زاگرس
شهر قله دنا
یاسوج
زردکوه، چهل چشمه، دنا
کوهی در رشته کوه زاگرس
زردکوه ، چهل چشمه ، دنا
کوهی در رشته کوه زاگرس
نام های ایرانی
دخترانه، نام قله ای معروف از رشته کوهای زاگرس در استان فارس
گویش مازندرانی
دانشمند دانا
واژه پیشنهادی
ایران
آیه های قرآن
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد...
معادل ابجد
55